وی افزود: یعنی از نظر وفاداری و دلبستگی به رهبری، همهشان اعلام کردند که ما دنبال این کار هستیم اما در میدان عمل، تحولات همه جانبهای که منتهی بشود به تلفیق علم و تکنولوژی و پرورش نسل ماهر، دانا و توانا، با فکر روشن و دست قوی هنوز به این مرحله نرسیدهایم.
زرهانی افزود: آنچه را حضرت آقا فرمودند باید منتهی به یک انقلاب آموزشی در کشور بشود؛ یعنی خشت اول مدرسه را که میگذاریم، بگوییم کارگاهش، آزمایشگاهش و آن استادکارش.
این فعال علمی و پژوهش گفت: در تربیت معلم باید دو وجهی آموزش دهیم؛ هم نظری و هم عملی. دانشگاهی را که دایر میکنیم باید ببینیم چه نسبتی با جامعه دارد. نسبتش با قطبهای صنعت، خدمات و کشاورزی چیست.
رئیس سازمان سما ادامه داد: ما زمین و آب و نیروی انسانی داریم اما واردات میوه هم داریم! در حال حاضر تکنولوژیهایی را بومی کردیم؛ صنایعی مثل حتی همین کفشی که پای من و شماست را میتوانیم تولید کنیم چون صدها سال است که قدمت و نوآوری داریم؛ تا همین اواخر نیز ما صادرات داشتیم اما همین الان ما وارد میکنیم و این به این خاطر است که ما به یک عزم ملی نرسیدهایم.
زرهانی خاطرنشان کرد: اگر سقف خانه ما چکه بکند، زمستان باشد بالا هم برف و سرما هم باشد، برای صیانت از خانواده خود به بام میرویم، قید سرماخوردگی را نیز میزنیم و دست به کار تعمیر میشویم.
وی تصریح کرد: سقف اقتصاد کشور ما سوراخ شده و در حال چکه کردن است و ما فقط به همدیگر نگاه میکنیم؛ باید مرزها را ببندیم و کارخانهها را به دانشگاه وصل کنیم؛ هر دانشگاهی باید یک کارخانه در حوزه صنعت داشته باشد.
این استاد دانشگاه ابراز عقیده کرد: چرا ما تاکنون توانستهای در برخی از حوزهها خودکفا شویم؟ البته این خودکفایی ما مثل گندیم، بیشتر کمی است و کیفی نیست. کیفیت گندم ما آنطور که باید و شاید نیست. باید دانشگاه ما، آموزش و ترویج و تحقیق را در کنار هم انجام دهد تا مثلا در حوزه کشاورزی، کیفیت گندم ما بالا برود تا وزیر ما مجبور نشود بگوید که مجبوریم گندم وارد کنیم.
زرهانی یادآور شد: بعد از مشروطه، علمای ما و به تبع آنها برخی از سیاسیون، پارچههای وارداتی را به تن نمیکردند و صرفا کرباس میپوشیدند. حتی در برخی از علما، کسبه را تشویق کردند وخود نیز سهامدار شدند و کارخانههای تولید پارچههای داخلی و کرباس را وارد کردند و خودشان تولید میکردند؛ اما حالا ببینید در بازار ما چه خبر است؟
رئیس سازمان سما در پایان گفت: ما باید آموزشهای نظری بی کیفیت را لغو کنیم. ما آب و خاک و معدن داریم و اینها را باید به دانشگاه وصل کنیم. دانشگاه ما چه نستبی با معادن دارد؟ چه نسبتی با صنایع ما دارد؟ باید روی اینها سرمایهگذاری کنیم.